6 سال و 6 ماه و 6 روز...
سلام دردانه ی مادر درست زمانی که بین همه اگرها وبایدها وچون وچراها مصمم میشوی بنشینی وبر سر سجاده مهرش و از خدا نام مادر را التماس کنی، آن زمان است که خدا نعمتش را...منتش را... بر سرت تمام کند ونام زیبای مادر را برازنده باقی اسمت کند قصه تنهایی روزهای زندگیت تمام میشود.یکی می آید که تو به لطف بودنش بهترین حس ها راتجربه می کنی وبه ضمانتش وام مادرانه میگیری... به همین تسهیل بی بدیل ، خودت به میل خودت ، خودرا ازدفتر اولویت ها داوطلبانه خط میزنی و یک نفر را مادرانگی میکنی تا انتهای زندگی... درست مثل مادرت یادم بماند که همه اینها خستگی دارد...نگرانی دارد...ازخودگذشتگی دارد...این حذف خود ها!!!!!...