چقدر زود بزرگ شدی نانازم
سلام پسته ی خندونم
قرار بود تا تولدت هیچ پستی نذارم برات ولی امروز پست لازم شدی
الان که دارم برات مینویسم رفتی مدرسه و خونه نیستی
ازدیروز که از مدرسه اومدی همش میگی مامان بیا درسامو تمرین کنیم که فردا مسابقه داریم ،دیگه از دستم در رفته چند بار سوره ها رو با نماز و ایه الکرسی تمرین کردیم با این که همشونو خوب خوب بلدی ولی همش تکرار میکنی
امروز صبح که نگاهت میکردم به داشتنت افتخار کردم و یه کوچولو مغرور شدم (ولی نه غرور خوب نیست)پس فقط خدارو شکر کردم که تورو به ما داده ...
راستی خیلی هم مسولیت پذیر هستی ،این بیشتر خوشحالم میکنه چند شبه میبینی منو بابایی امتحان داریم و آبجی گریه میکنه کلی کمکم میکنی
خیلی دوستت داریم ناز دونه
خدا یا دوستت دارم
.
.
.
.
همین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی