نوروز ۹۷

نوروز امسال یه تغییر اساسی همون اولش داشت این بود که ما بجای این که مهمان مادر جون باشیم میزبانشون بودیم و عزیز جون و آقا جون زحمت کشیده بودن قدم رو چشم ما گذاشته بودن

بخاطر سفری که برنامه ریزی کرده بودیم فردای تحویل سال راهی شدیم و یه سفر پر خاطه و قشنگ لا دایی و عزیز و آقا جون داشتیم

عکسها رو براتون گلچین میکنم و میزارم عزیزای من

از خودتون بگم

علی جونم شما کم کم داری حفظ جز یک رو تموم میکنی و با توجه به این که تابستون نزدیکع درحال ررنامه ریزی برای کلاسهای تابستانی هستیم البته از اون خانواده ها نیستیم که کل تایم و برات پر کنیم بنظر من و بابایی دوتا کلاس کافیه تا باز نظر خودت چی باشه

ضحا خانومم ک نگوووو شیطون بلا خوش سر و زبون و...

یه کار بدی وه میکنه این که بچه ها رو میزنه و ما از این بابت ناراحت و نگرانیم

نمیخوام نرسیده از بدی بگم ولی کار شما اصلا خوب نیست البته میدونم وقتی بزرگ شدی اینا رو میخونی ولی خب بگم که چقدر بابت کارات  ناراحتیم

دخترکم کارای خوبم داره خیلی زیاد حالا میگم براتون😎