پسرم، تاج سرم، پسرم، تاج سرم،، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
دخترم،قند عسلم،دخترم،قند عسلم،، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

✿ علــــــی،دردانه ی بهشتی ✿

مامان جون دوستت دارم...

گل مامان دیشب داشتم درس میخوندم که اومدی بهم شب بخیر بگی خودکار رو برداشتی بهم گفتی می خوام ستاره بکشم منم گفتم باشه ولی چند لحظه بعد اینو دیدم: همه ی خستگیم در رفت خیلی خوشحال شدم پسر گلم...برام پروانه کشیدی و ستاره البته من فکر کردم ستاره اس وقتی ازت پرسیدم گفتی:این از اوناییه که وقتی میخوان کسی رو نجات بدن میگیرن تا بپره روش...منو بگو نمیدونستم به خاطر پروانه و اون مامان نوشتن خوشگلت خوشحال باشم یا بخندم بعد که رفتی خوابیدی صد بار خدا رو شکر کردم ...
29 دی 1393

عشق فوتبال...

سلــــــــــــــــــــــــــــام شیطونک مامان قربونت برم من... چند روزی نتونستم بیام وبت امتحانم فردا تموم میشه یه عالمه حرف نگفته دارم ویه عالمه پست عقب افتاده مهمترینش تولدته که فردا یا پس فردا حتما پست میزارم برات الانم که اومدم عکسای داغ داغ که الان ازت گرفتم و برات بزارم امروز ایران با امارات بازی داشت که 1-0 ایران تو دقیقه نود با گل قوچان نژاد برد و همه ی ایران خوشحال شدن... امیدوارم بازم برنده بشن ازتو و بابایی بگم که چه هیجانی دارید تو هم که لباس ورزشی هاتو که برا تیم ملی ایرانه میپوشی و خونه شده زمین فوتبال اونوقت من چه کاری از دستم بر میاد؟؟؟ الهی قربون غیرتت برم که اینقدر ایران و دوست داری تابستون...
29 دی 1393

من عاشق محمد(ص)هستم

❤❤❤ فارسی① من حضرت محمد را دوست دارم.  ❤❤❤عربی② أنا أحب النبي محمد. ❤❤❤انگلیسی③ I love the Prophet Mohammad. ❤❤❤ فرانسوی④ Je aime le Prophète Muhammad. ❤❤❤ آلمانی⑤ Ich liebe den Propheten Muhammad. ❤❤❤ ترکی⑥ Ben Muhammed seviyorum. ❤❤❤ ارمنی⑦ Ես սիրում եմ Մուհամեդ մարգարեին. ❤❤❤ روسی⑧ 👉Я люблю Пророка Мухаммада. ❤❤❤ اسپانیایی⑨ Me encanta el Profeta Muhammad. ❤❤❤ پرتغالی⑩ Eu amo o Profeta Muhammad. ❤❤❤ ایتالیایی⑪ Amo il Profeta Muhammad. ❤❤❤ تایلندی⑫ ฉันรักศาสดามูฮัมหมัด. ❤❤❤ آذربایجانی⑬ Mən Peyğəmbər sevgi. ❤❤❤ ژاپنی⑭ 私は、預言者ムハンマドを愛し. ❤❤❤ کره ای⑮ 나는 예언자 무하마드 를 사랑. ❤❤❤ مجاری⑯ Szeretem a Mohamed prófé...
29 دی 1393

چقدر زود بزرگ شدی نانازم

سلام پسته ی خندونم قرار بود تا تولدت هیچ پستی نذارم برات ولی امروز پست لازم شدی الان که دارم برات مینویسم رفتی مدرسه و خونه نیستی ازدیروز که از مدرسه اومدی همش میگی مامان بیا درسامو تمرین کنیم که فردا مسابقه داریم ،دیگه از دستم در رفته چند بار سوره ها رو با نماز و ایه الکرسی تمرین کردیم با این که همشونو خوب خوب بلدی ولی همش تکرار میکنی امروز صبح که نگاهت میکردم به داشتنت افتخار کردم و یه کوچولو مغرور شدم (ولی نه غرور خوب نیست)پس فقط خدارو شکر کردم که تورو به ما داده ... راستی خیلی هم مسولیت پذیر هستی ،این بیشتر خوشحالم میکنه چند شبه میبینی منو بابایی امتحان داریم و آبجی گریه میکنه کلی کمکم میکنی ...
21 دی 1393

نقاشی های گل پسرمون

سلام کنجد مامان، من امروز میخوام چند تا از نقاشی هاتو برات بزارم با توضیح... شکل رباتت رو کشیدی                                                                    آقا گاوه حلزون برج میلاد آقایی که تو دریا غرق شده!!! کرم با آبرنگ کشیدی ...
14 دی 1393

کیــــــــــــــک

سلام آجیل مامان این روزا همش میگی مامان کیک بپز وقتی هم میگم خسته ام خودت وسایلش رو حاضر می کنی و میگی مامان گلم بفرمایید کیک بپزید کمک هم میکنی و میگی من دستیار آشپزم این هم از نتیجه ی کار محصول مشترک علی آقا و مامان خانومی ...
14 دی 1393

یلدای 93

پسته ی خندونم یلدات مبارک عزیزمامان یلدای امسالمون دوتا فرق داشت بایلداهای دیگه اونم این بود که امسال خدا آبجی ضحا رو بهمون داده بود و دیگه این که دور از عزیز اینا بودیم ولی تنها نبودیم و مهسا اینا اومدن خونمون عزیزم امیدوارم غصه هایت به کوتاهی امروز باشد و شادیهایت به بلندای امشب ... ...
7 دی 1393

خدایا شکر

  روزی مردی خواب عجیبی دید.  دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم. مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند. مرد پرسید:.... شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال...
19 آذر 1393

گل کلاس

سلام ناز دونه ببخش چندوقته نتونستم بهت سر بزنم دیروز وقتی رفتیم واکسن آبجی ضحا رو بزنیم اومدنی به مدرسه ات سر زدم که خانم ملکی تا منو دید شروع کرد به تعریف کردن از تو که خیلی مودب و باهوش و منظم هستی و علی آقا گل کلاسه خدارو شکر که همیشه سربلندمون میکنی گلم میگن دل به دل راه داره همینه تو هم خانم ملکی رو خیلی دوست داری و ازش حساب میبری راستی وقتی فهمیدی میخوام بیام مدرسه ات استرس داشتی و فکر میکردی میام شکایت کنم به خانم ملکی ولی برعکس کلی ازت تعریف کردم گویا وقتی مربی برگشته بوده کلاس به بچه ها گفته بود تورو تشویق کنن که هم مامان وبابا ازت راضی ان هم مربی تو هم وقتی از مدرسه برگشتی با کلی خجالت بهم گفتی تشویقم کردن......
13 آذر 1393